لره داشته با اتوبوس 100تا می رفته بعد میاد ترمز کنه می بینه ترمز بریده می بینیه یک کامیون هم از روبه رو با سرعت میاد می بینه کاری از دستش بر نمیاد به شاگردش میگه مهراد پاشو تصادف ببین حال کن!!!
يك لر بعد از 10 دقيقه از باجه تلفن بيرون مياد يه نفر ازش ميپرسه سالم بود ميگه اره فقط آفتابه نداشت
لره می ره تهران زنگ می زنه خونه می گه: من دیگه ایران برنمی گردم
لره تلویزیون می خره فرداش کنترلشو می بره پس می ده می گه: اقا این ماشین حسابه توش بود به ما حروم خوری نیومده
لره از دهشون اومده بوده تهران رانندگي ياد بگيره، جلسة اول از معلمش مي پرسه: اين چراغ رنگيه چيه؟! يارو مياد سركارش بگذاره، ميگه: اين چراغ راهنماييه؛ وقتي سبزه يعني اهل تهران برن، وقتي زرده شهرستانيها و قرمز هم مال لراست! خلاصه اين جريان ميگذره و لره هم امتحان ميده وقبول ميشه، روز اول ميشينه پشت ماشين و ميرسه به چراغ قرمز و خوب طبعاً رد ميكنه. افسره داد ميزنه: راننده پيكان، بزن كنار! لره سرشو از پنجره مياره بيرون، داد ميزنه: لـُــرُم... مــن لـُـــرُم!! افسره يك نگاه ميندازه، ميگه: باشه بابا...برو...برو
از یه لره میپرسند: كدوم برنامه تلویزیون رو بیشتر از همه دوست داری؟ میگه: پیام بازرگانی! میپرسن: چرا؟ میگه: چون بینش سریال پخش میكنند!
لره رو در خونش نوشته بوده wc . میگن این چیه نوشتی میگه : مخفف welcome
لره يه دوچرخه مي خره سوار ميشه مياد خونه بچه ی لره از دور باباشو ميبينه بعد ميره به مامانش ميگه : مامان مامان يه چيز رفته تو کوون بابا هر چقدر هم که دست و پا ميزنه در نمياد
1 نظرات:
خیلی با حال بود
» نظر شما؟